کد خبر: 6141 ۰۶:۳۷ - ۱۳۹۶/۱۲/۲۹

بازخوانی نمونه‌های تاریخی حقارت مصدق در برابر امریکا

روزنامه "داد" در شماره 23 آبان 1330، پس از اولین نامه مصدق به ترومن نوشت: «دکتر مصدق شخصا نامه‌ای خصوصی برای ترومن فرستاده و در آن تقاضای کمک مالی امریکا به ایران را داده است.

بازخوانی نمونه‌های تاریخی حقارت مصدق در برابر امریکا

به گزارش ابصارخبر به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ محمد مصدق که در دوران نخست‌وزیری خود به دفعات به امریکا متوسل شده بود، بارها از سوی آنها تحقیر می‌شد. وی به دلیل اشتباهات سیاسی و عدم آشنایی با معادلات جهانی، کوشید خود را به امریکا نزدیک کند اما هر بار توسط امریکا تحقیر شده و مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت. بی‌اعتنایی ترومن و آیزنهاور به مصدق، نامه "خفت‌بار" مصدق به رئیس‌جمهور امریکا و حقارت وی در برابر سفیر امریکا در آستانه کودتای 28 مرداد 1332 نمونه‌هایی از حقارت مصدق در برابر امریکا است.

 

بی اعتنایی ترومن به مصدق

در روز چهاردهم مهرماه1330 محمد مصدق، نخست‌وزیر وقت ایران به همراه چهار تن دیگر (متین‌دفتری، اللهیار صالح، بیات و شایگان) برای پاسخگویی به شکایت انگلیس به شورای امنیت سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرد.

در همین سفر دکتر مصدق دعوت مقامات امریکایی مبنی بر پیدا کردن راه حلی برای مسئله نفت را پذیرفت و راهی واشنگتن شد و در ضیافت ناهار رئیس جمهور امریکا شرکت کرد. در این مهمانی نصرالله انتظام سفیر کبیر ایران در امریکا، اچسن، وزیر خارجه امریکا، و سه تن دیگر از مقامات امریکایی حضور داشتند. مصدق پس از صرف ناهار، ‌به ترومن، رئیس‌جمهور امریکا اظهار داشت: «ما سصید-چهارصد میلیون تومان کسر بودجه داریم؛ شما چگونه انتظار دارید ملتی با این کسر بودجه بتواند امنیت و نظامات را در کشور خود حفظ کند» ترومن با بی‌توجهی به اظهار مصدق به او گفت:«اچسن با شما صحبت خواهد کرد!» در طول مدت اقامت مصدق در امریکا، وی کوشید تا نظر مقامات امریکایی را به خود جلب کند اما هر بار که درخواستی می‌کرد با بی‌توجهی آنان مواجه می‌شد.[1]

 

 

نامه "خفت‌بار" مصدق به رئیس‌جمهور امریکا

یکی دیگر از درخواست‌های مصدق که نه تنها با بی‌اعتنایی امریکا مواجه شد، بلکه در تاریخ ایران به عنوان سند حقارت‌ مصدق در برابر امریکا شناخته می‌شود، نامه مصدق به رئیس‌جمهور امریکا برای دریافت وام بود.

مصدق پیش از ترک امریکا در نامه‌ای به ترومن، درخواست وام را تکرار کرده و نوشته بود: «مقصود گرفتن هدیه و کمک بلاعوض نیست و هر کارگشائی که بفرمایید از اولین برداشت عایدات نفت ما استرداد خواهد شد.»

این نامه به قدری خفت‌بار بود که روزنامه "داد" در شماره 23 آبان 1330، پس از اولین نامه مصدق به ترومن نوشت: «دکتر مصدق شخصا نامه‌ای خصوصی برای ترومن فرستاده و در آن تقاضای کمک مالی امریکا به ایران را داده است. گفته می‌شود شاید متن این نامه از طرف رئیس جمهور امریکا منتشر شود و یک نامه "خفت‌آور" برای ملت ایران محسوب شود.»

مصدق هنگام تسلیم این نامه‌ها به هندرسون، سفیر امریکا، گفته بود: «اگر امریکا مایل باشد، ایران آماده و علاقمند است در ازای کمک امریکا، تمام نفتی را که در حال حاضر موجود دارد با 50 درصد تخفیف به امریکا بفروشد.» [2] اما امریکایی‌ها در پاسخ به درخواست مصدق، اظهار داشتند: «ایران می‌تواند با راه‌اندازی صنعت نفت خود نیازهای مالی کشورش را تأمین کند.»[3]

مصدق بعد از بی‌اعتنایی مقامات امریکایی، به ایران بازگشت و در 3 آذر در مجلس شورای ملی حاضر شد و ناامیدانه خطاب به مجلس گفت: «از مساعی ما برای جلب موافقت دیگران نتیجه‌ای حاصل نشد.»[4]

او در آخرین تلاش‌ها برای جلب نظر امریکا و دریافت وام، در اواخر سال 1331، از هندرسون، سفیر آمریكا در ایران خواست تقاضا برای خرید 100 هزار تن شکر را به دولت امریکا اطلاع دهد، اما پاسخ هندرسون منفی بود. مصدق وقتی جواب منفی را دریافت کرد، عاجزانه از سفیر آمریکا پرسید: «به عقیده شما من چه باید بکنم؟»[5] اما باز هم با پاسخ مناسبی از سوی سفیر مواجه نشد.

 

 

بی‌اعتنایی آیزنهاور به درخواست مصدق

مصدق در 7 خرداد 1332، باز هم درخواست وام از امریکا را مطرح کرده و در نامه‌ای به آیزنهاور با لحنی آمیخته از خواهش نوشت: «ملت ایران امیدوار است كه با مساعدت و همراهی دولت آمریكا موانعی كه در راه فروش نفت ایجاد شده برطرف شود و چنانچه رفع موانع مزبور برای آن دولت مقدور نیست كمک‌های اقتصادی موثری فرمایند تا ایران بتواند از سایر منابع خود استفاده كند. در خاتمه توجه موافق و اثربخش آن حضرت را به وضع خطرناک فعلی ایران جلب نموده و یقین دارم كه تمام نكات این پیام را با اهمیتی كه شایسته است تلقی خواهند فرمود.»[6]

آیزنهاور در 12 تیر 1332 به درخواست مصدق جواب منفی داد و نوشت: «تا زمانی که ایران نتواند از فروش نفت و محصولات نفتی خود وجوهی به دست آورد و با انعقاد قرارداد معقول و عادلانه درباره غرامت بار دیگر مشکلات خود را حل کند هرگاه دولت امریکا بخواهد از طریق اقتصادی به ایران کمک کند در حق مؤدیان مالیاتی امریکا شرط انصاف را رعایت نکرده است. بسیاری از مردم امریکا هم تا وقتی اختلافات نفت حل و فصل نشود با خرید نفت ایران از سوی دولت امریکا جدا مخالفت خواهند کرد.»

مصدق بعدها در خاطرات خود در مورد بی‌اهمیتی امریکا به درخواست وی می‌گوید: «دولت امریکا که بعد از سقوط دولت من بیش از یک میلیارد کمک به دولت ایران نمود، نسبت به دولت من هیچ مساعدتی ننمود و همان ایام که نمایندگان دولتین در پاریس مشغول مذاکره بودند، من در واشنگتن از دولت امریکا وامی به مبلغ 100 میلیون دلار درخواست نمودم که با هر سودی تعیین کنند پرداخت شود... جوابی که به در خواست من داده شد این بود: موضوع مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و این مطالعه آن‌قدر طول کشید تا دولت امریکا در کار نفت شرکت نمود و بعد به من این جواب رسید: تا کار نفت با دولت انگلیس تمام نشود امریکا از هرگونه کمک و مساعدت معذور است.» [7]

روز 25 ژوئن یعنی یک هفته قبل از این‌که رئیس جمهور امریکا، به نامه مصدق پاسخ دهد، جان فوستردالس، وزیر خارجه در جلسه بررسی نهایی عملیات مربوط به ایران، طرح کرمیت روزولت را برای براندازی دولت مصدق تصویب کرده بود. در این جلسه آلن دالس رئیس (سیا) لوئی هندرسن سفیر ایالات متحده در ایران، چارلز ویلسن وزیر دفاع و کرمیت روزولت و چند تن دیگر از مقامات دولت امریکا حضور داشتند.

مقامات امریکا با توجه به ضعف مصدق در برابر آن‌ها و نامه‌های توام با خواهش او به امریکاییان، درصدد برآمدند تا موضوع این نامه‌ها را علنی کنند. از این‌رو سفارت امریکا به وزارت امورخارجه ایران اطلاع داد از آنجا که خبرگزاری آسوشیتدپرس خلاصه‌ای از این نامه‌ها را به دست آورده است، بهتر است اصل نامه‌ها به طور همزمان در تهران و واشنگتن منتشر شود. مصدق چاره‌ای جز پذیرفتن این پیشنهاد نداشت. از این‌رو در 20 تیر 1332 متن نامه‌های تبادل شده بین مصدق و آیزنهاور در دی ماه 1331 و خرداد و تیر 1332 منتشر شد و انتشار این نامه‌ها ضربه سنگینی بر حیثیت سیاسی مصدق وارد کرد.

مصدق بعد از این جریان، در روز 19 مرداد 1332 با ارسال تلگرافی به اللهیار صالح، سفیر ایران در ایالات متحده، درخواست ملاقات با کفیل یا معاون امور خارجه امریکا برای مذاکره را داد. اما مقامات مذکور حاضر به مذاکره با نماینده مصدق نشدند. در نهایت او در تاریخ 20 مرداد 1332 سعی کرد تا با قائم مقام بایرود معاون وزارت خارجه امریکا دیدار و گفتگو کند که در این گفتگو نیز مقامات امریکایی اهمیتی به درخواست مصدق ندادند.

 

 

حقارت مصدق در برابر سفیر امریکا در آستانه کودتای 28 مرداد

روز 27 مرداد 1332، هندرسن به ملاقات مصدق رفت و او را تهدید كرد که اگر خیابان‌ها از تجمع مردم خالی نشود، تمام آمریكائیان به كشورشان بازخواهند گشت. در این هنگام، مصدق "حالت عذرخواهی به خود گرفت" و به سفیر آمریكا گفت: «جناب آقای سفیر من از شما می‌خواهم این كار را نكنید. اجازه بدهید رئیس پلیس را بخواهم. من ترتیبی خواهم داد كه هم‌میهنان شما را كاملا محافظت كنند.»[8]

اما هندرسون در جواب مصدق گفته بود: «دولت امریکا دیگر نمی‌تواند حکومت او را به رسمیت بشناسد و به عنوان یک نخست‌وزیر قانونی با وی معامله کند.»[9]


پی نوشت ها:

1- نگاهی به کارنامه سیاسی دکتر محمد مصدق، جلال متینی، شرکت کتاب. چاپ اول 1384. ص 266

 

2- هندرسون به آ چسون، تلگراف، 2848، 29 ژانویه 1952

3- نگاهی به کارنامه سیاسی دکتر محمد مصدق،ص 267

4- پیشین، ص 273

5- هندرسون به دالس. تلگراف شماره، 3898. 4 اوریل 1953

6- رفتارشناسی آمریكا در قبال نهضت ملی ایران، محمد حسین جمشیدی تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 242.

7- خاطرات و تأملات دکتر محمد مصدق، به کوشش ایرج افشار. انتشارات علمی. ص 183

8-كرمیت روزولت، كودتا در كودتا، تهران: جاما، ص 197.

9-رفتارشناسی آمریكا در قبال نهضت ملی ایران، محمد حسین جمشید، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص 174