کد خبر: 4617 ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲

یادداشت:

از پیروزی متانت و عقلانیت ۹۶ تا دگماتیسم ۸۸

حیات هر جامعه به حیات اندیشه آن بستگی دارد و رشد و شکوفایی هر جامعه در گرو اندیشه ورزان آن جامعه ای است که از زندان تفکر متعصبانه و دگماتیسم رهایی یافته و عقاید دیگران را شایسته بررسی در کارگاه عقل و علم می دانند.

از پیروزی متانت و عقلانیت ۹۶ تا دگماتیسم ۸۸

به گزارش ابصارخبر، ثوراله نوروزی داودخانی استاد دانشگاه های اردبیل در تازه ترین یادداشت خود به بررسی انتخابات 96 با انتخابات 88 پرداخت و نوشت:حیات هر جامعه به حیات اندیشه آن بستگی دارد و رشد و شکوفایی هر جامعه در گرو اندیشه ورزان آن جامعه ای است که از زندان تفکر متعصبانه و دگماتیسم رهایی یافته و عقاید دیگران را شایسته بررسی در کارگاه عقل و علم می دانند و از دیدگان اندیشه، نقاب تحجر را به کنار زده و از دستان عاطفه و احساس، شمشیر تعصب به دور افکنده اند.

آری فرزندان بزرگ وطن، حتما در این روزها با تحلیلهای بسیاری در باره انتخابات ۲۹ اردیبهشت، روبرو شده و مطالعه کرده اید که برخی از آنها نگاشته دلسوزان و منتقدان منصفی است که زحمت کشیده در راستای رشد عقلانیت و مردم سالاری در کشور قلم فرسایی کرده اند که مرا با آنها حرفی نیست، روی سخن من نوشته آن متعصبان دگماتیسمی است که نوشته هایشان قتلگاه اندیشه و تفکراتشان آفت الآفات جامعه است 

آری آن نوشته هایی که به دست قلم عاطفه، شمشیر متعصبی داده اند که سر اندیشه منتقدین خود را بی رحمانه به مسلخ گاه اندیشه برده اند و بر علیه هر اندیشه متفاوت با خودشان ، حکم افراط و خشونت صادر کرده اند، آری چنین زاهدان خشک مذهب، همواره با یک دست دعوت به رهایی از دگم و افراط می کنند و با دست دیگر تفکر دگم و افراط خود را به آنان هدیه می کنند و به عبارتی ساده تر  از روی نا آگاهی می خواهند رنج حاصل ازتصورات افراطی و خطایشان را با افراط و خطا درمان کنند و این از منظر روش شناختی، یک خطای نابخشودنی و به عبارتی خطا را با خطا اصلاح کردن  و خون را با خون شستن است و با این روش نه تنها دردی از جامعه درمان نمی کنند، بلکه به دیگران می آموزند، چگونه به دور عقل حصار بکشند و چگونه از نقد و انتقاد منصفانه فرار کنند .
چنانکه امروز برخی از تحلیگران جریان منفعت طلب، به راحت طلبی عقلی خو کرده اند و به نام علم، خودشان و جریان فکریشان را اهل صلح و مدارا نامیده اند و اما منتقدین خود را افرادی بی راه، خشونت ورز و افراطی نام گذاشته اند و با پرچم جامعه مدنی به استقبال تفکر قبیله ای رفته اند و با شمشیر تعصب و جهل ، تفکر مدنی را به سلاخه کشیده اند و تفکر استبدادی و تک صدایی شان را ، چند صدایی و دموکراسی نام نهاده اند.
این چگونه تفکر مدنی است که نصفی از جامعه را متهم به خشونت و افراط و اهل جنگ کنی و خود را اهل صلح و سازش و مدارا به دیگران معرفی نمایی.
این چگونه تفکر دموکراسی است که وقتی نامزد مورد دلخواهت شکست خورد، دعوت به اردوکشی خیابانی کنی و در اردوگاه تقلب خیمه بزنی اما اگر نتایج آرا به نفع نامزد مورد دلخواهت شد، آن را آغاز روند دموکراتیک بین دولت - ملت و مردم سالاری بدانی.
آری برادر، درد امروز جامعه ما، درد بیسوادی آن مرد به مکتب نرفته پاک و وارسته نیست، درد امروز ما، درد بیسوادان به ظاهر باسواد متعصبی است که بخش عظیمی از جامعه منتقدینشان را سد راه دموکراسی و آزادی و تکامل اندیشه و عقل می دانند و این در حالی است که جز خودشان ، کسی سد راه دموکراسی، آزادی و رشد عقلانیت نیست و تلاش می کنند با شگردهای خدعه آمیز روشنفکرمآبانه دیگران را محکوم کنند اما غافل از این که خودشان مغلوب این خدعه گری و حیله اند و به تعبیر قرآن کریم:
و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون

آری فرزند شریف ایران زمین، در یک نگاه عمیق و ژرف بینانه به انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶، پیروز واقعی، آن انقلابی فرهیخته ای است که با متانت و تفکر عقلانی خود نشان داد که همواره به قانون پایبند بوده و نمی خواهد به خاطر  اغراض منفعت طلبانه شخصی، شیرینی یک حماسه بزرگ را در کام فرزندان ایران زمین تلخ کند و با ایثار و از خودگذشتگی نشان می دهد که او به امنیت سرزمینش ارزش قائل است و قلبش با قلب تک تک ایرانیان می تپد و از پیروزی رقیبش خرامان و از شادی هم وطنش پای کوبان و شادکام است و در هر شرایط حاضر است خاک بخورد اما خاک به دشمن ندهد.    

انتهای پیام/