پایگاه خبری تحلیلی ابصارخبر اردبیل ۰۰:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۵
حجت الله عبدالملکی:

گردش پول نباید متوقف بشود

کارشناس مسائل اقتصادی یکی از عوامل تشدید رکود را تسلب نقدینگی عنوان کرد و گفت: اگر در اقتصاد پول نچرخد باعث رکود می‌شود.اگر گردش کالا هم به هر دلیلی متوقف بشود یا کاهش پیدا بکند، گردش پول نباید متوقف بشودچراکه پول شبیه خون در بدن انسان عمل می‌کند.

به گزارش ابصارخبر، دانشجویان قرارگاه جهادی دانشگاه امام صادق(ع) درپی تعطیلی کسب و کارها و لطمه اقتصادی که به مردم و دولت وارد شده است، برای کنترل این معضل اقتصادی در اقدامی با عنوان «به فکر باشیم» به گفتگو و مصاحبه اینستاگرامی با کارشناسان اقتصادی پرداختند. موضوع گفتگوی لایو اینستاگرامی چهارم با «حجت الله عبدالملکی»، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) درباره سیاست‌های ایمن‌سازی اقتصاد و عدم تعطیلی کسب و کارهای اقتصادی است.

متن کامل این گفتگو در ادامه آمده است:

از سال 2008 به این طرف که ما بحران بزرگ مالی غرب را داشتیم شاید بشود گفت که از نظر خیلی از تحلیل گران کوید ۱۹ و کرونا بزرگترین شوکی است که دارد به اقتصاد جهانی وارد می شود. این شوکی که به اقتصاد جهان وارد می شود از چند منظر هست که می تواند باعث یک رکود جهانی بشود که میلیون ها فرصت شغلی را از بین خواهد برد اگر مدیریت نشود.

در گفتگو با «حجت الله عبدالملکی» کارشناس اقتصاد مطرح شد؛

مهم ترین عاملی که گفته می شود در مرحله اول این است که باعث رکود اقتصاد جهانی می شود. دو قدرت اقتصاد بزرگ دنیا هست که سال 2019 چین 2100 میلیارد دلار از دنیا کالاو خدمات خریده است یعنی چین یکی از بزرگترین وارد کنندگان دنیا است. کالا و خدماتی مثل گردشگری و اینها اگر که این مسئله ای که از اوایل 2020 شروع شده است ادامه پیدا کند طبیعتا تقاضا برای کالا در چین کاهش پیدا خواهد کرد. تقاضای کالا اگر در چین کم بشود به خودی خود باعث می شود در اغلب کشورهای دنیا تولید کاهش پیدا کند به خاطر اینکه کمتر کشوری را پیدا می کنیم که به نوعی به چین کالا صادر نکند و یا حداقل گردشگری کاهش پیدا نکند طبیعتا از طرف دیگر با رکود اقتصادی چین میزان عرضه کالاهای چینی به کشورهای دیگر هم کاهش پیدا می کند این خودش روی رکود اقتصاد جهانی اثر می گذارد همانطور که عرض کردم خود اینکه گردشگران چینی قرار است در خانه هایشان بنشینند و به کشور های دیگر سفر نکنند این خودش عاملی هست که طبیعتا منجر به این خواهد شد که یک رکودی در بخش گردشگری در اقتصاد جهانی اتفاق بیفتد پس یک بخشی از اتفاقاتی که در اقتصاد جهانی می افتد از طرف اقتصاد چین هست. اقتصادهای دیگر دنیا هم تحت تاثیر قرار میگیرند خود آمریکا طبیعتا که پیش بینی هایی الان هست که نیم درصد نرخ رشد اقتصادی او کاهش پیدا خواهد کرد.

از سال 2020 با این وضعیت در بقیه ی کشور ها که درگیر هستند در اروپا و آسیا و کره جنوبی و خود ایران و بیش از 110 کشورکه درگیر هستند، همه ی این کشور ها با یک رکودی مواجه خواهند شد لذا یک رکودی به اقتصاد جهانی می تواند تزریق شود در سال دو هزار و بیستم به شرط این‌که این بحران مدیریت نشود.

پیش‌بینی‌ها این است که حداقل سال دوهزار و بیست نیم درصد از نرخ رشد متوسط جهانی کاهش پیدا بکند پیش‌بینی می‌شد که در سال دو هزار و بیست اقتصاد جهانی 2.9 درصد رشد داشته باشد. پیش‌بینی‌های بدبینانه‌ای هم هست که می‌گوید ممکن است نرخ رشد اقتصاد جهانی به صفر برسد حتی یعنی ما یک رکود بسیار بسیار جدی داشته باشیم در اقتصاد جهانی که این رکود جهانی اثرات دیگری به دنبال خواهد داشت برای همه کشورهای دنیا از جمله برای ما.

یکی از آن اینست که قیمت جهانی نفت کاهش پیدا خواهد کرد کمااینکه کرده است در هفته‌های گذشته حدود بیست دلار قیمت نفت کاهش پیدا کرده است که این ضرر مستقیم دارد برای اقتصاد کشور های نفتی مثل ایران. بازارهای مالی هم دچار چالش شده‌اند تقریباً همه بازارهای سرمایه در غرب در در آمریکا در اروپا دچار چالش شده‌اند بازار سهام خودمان هم در ایران[همینطور] البته در تب کرونا در ایران و در چین به‌صورت غیرمنطقی شاخص رشد در ایران رشد می‌کرد اما در رشد روزهای گذشته متأسفانه این رشد منفی شده است و شاخص بورس دارد می‌ریزد هم در ایران و هم در کشورهای دیگر این همان‌طورکه عرض کردم منجر به یک رکود و به یک بیکاری جهانی خواهد شد این اتفاقاتی که در اقتصاد جهانی می‌ افتد باعث می‌شود که ما هم در ایران مشکلاتی داشته باشیم ما در ایران هم در شرف یک رکود اقتصادی هستیم که این رکود اقتصادی از سه مدخل می‌تواند داشته باشد اگر مدیریت نشود: یک کاهش تقاضای داخلی و دلیل دوم کاهش تقاضای خارجی برای اقتصاد ایران هست و دلیل سوم تسلب نقدینگی یا ایجاد مشکل در چرخش پول.

این‌که می‌گوییم تقاضای داخلی کاهش پیدا می‌کند به‌‌عنوان اولین دلیل از دو جهت است یک جهت این‌که تقاضا برای همه کالا و خدمات گردشگری کاهش پیدا می‌کند یعنی چه؟ یعنی این‌که می‌بینید که سفرها کم شده است دائماً هم تاکید می‌شود که سفر کم بشود بنابراین گردشگری یک مجموعه وسیعی از کالاهاست از سوغاتی در نظر بگیرید از هتل و رستوران و خدماتی که در مراکز گردشگری و جاهای دیگر اتفاق می‌افتد و اگر این اتفاق بیفتد که دارد می افتد تقاضا برای گردشگری هم کم می‌شود و خود به خود تولیدات محصولاتی که مربوط به گردشگری هستند کاهش پیدا می‌کند که کرده است دومین جهت کاهش تقاضای داخلی بحث خرید خانوارها است بازهم تأکید می‌شود که خانوارها خانواده‌ها نروند بیرون چون ممکن است مریض بشوند و مریضی شیوع پیدا بکند و بنشیند در خانه‌هایشان.

این یکی از اثرات آن این است که خانواده‌ها خرید هم نمی‌کنند وقتی خرید نکردند این یک رکودی می شود برای فروشنده و بقیه تولیدکننده‌ها. این دو مورد که گفتم کاهش تقاضای خانواده به اضافه کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات گردشگری، تزریق می شود به بقیه بخش‌هایی که بالادست این‌ها هستند مثلاً اگر تقاضا برای مثال مانتو لباس شلوار کاهش پیدا کرد خودبه‌خود تقاضای تولیدکننده‌های این اقلام هم برای کارخانه‌های بالادست شان که مثلاً تولیدکننده پارچه هستند کاهش پیدا خواهد کرد آن وقت تقاضای کارخانه تولیدکننده پارچه برای نخ یا برای پشم و پنبه هم کاهش پیدا خواهد کرد این مقدار تزریق می شود به تعداد زیادی سرمایه های بالادستی کشور. پس یک مسئله کاهش تقاضای داخلی است که ما را به سمت رکود و بیکاری شدیدتر ممکن است پیش ببرد.

دومین عامل که منجر به رکود و بیکاری می‌تواند بشود در جریان کرونا در اقتصاد ما، کاهش تقاضای خارجی است تقاضای خارجی یعنی صادرات اگر صادرات کم بشود به تبع آن تولید در کشور دچار مشکل می‌شود به‌هرحال ما چهل یا چهل و پنج میلیارد دلار تحریم صادرات غیرنفتی داریم اگر ما نتوانیم صادر بکنیم به همین میزان تولیدمان کاهش پیدا می‌کند و به‌اصطلاح بیکاری ایجاد می شود متأسفانه این اتفاق تا حدی هم دارد می‌افتد یعنی خیلی از کشورهای همسایه مرزهایشان را بسته‌اند و ما امکان صادرات نداریم و اگر بخواهد این ادامه پیدا بکند به معنای اینست که تعداد زیادی از صنایع ما و کسب‌وکارهای ما دچار رکود خواهند شد ضمن این‌که یکی از صادرات بسیار مهم، صادرات خدمات گردشگری هست یعنی این‌که گردشگران خارجی بیایند داخل اقتصاد ایران بیایند و در کشور ما به گشت‌وگذار بپردازند که خودش یک درآمد قابل‌ملاحظه‌ای برای ما در ایران بالاخره داشته است در این سال‌ها و قبلاً هم داشت و این کم می‌شود پس تقاضای داخلی و تقاضای خارجی کم می‌شود.

سومین عاملی که می‌تواند رکود را تشدید بکند، تسلب نقدینگی است یعنی پولی نچرخد اگر در اقتصاد پول نچرخد باعث رکود می‌شود ما یک گردش کالا داریم و یک گردش پول در اقتصاد مقاومتی اگر گردش کالا هم البته این گردش باید اتفاق بیفتد اما اگر گردش کالا هم به هر دلیلی متوقف بشود یا کاهش پیدا بکند، گردش پول نباید متوقف بشود به خاطر این‌که ما میگوییم که پول شبیه خون در بدن انسان عمل می‌کند.

در تن اقتصاد اگر این پول گردش پیدا نکند و یکجا تجمع کند و یک جا باشد ضعف تولید و باعث شکاف‌های رفاهی خیلی جدی می شود. این گردش پول یعنی چه و چرا ممکن است باعث تصلب نقدینگی و جلوگیری از گردش این پول بشود؟ گردش پول یعنی این‌که من و شما به‌‌عنوان خانواده و به‌‌عنوان مصرف‌کننده می‌رویم در بازار لباس می‌خریم پول از جیب یا کیف یا حسابمان منتقل می‌شود به حساب فروشنده و فروشنده آن پولی را که به حساب او واریز شده می‌رود و از عمده فروش لباس، لباس می‌خرد و پول از حساب او واریز می‌شود به حساب عمده‌فروش و عمده فروش می‌رود و آن پولی که از خرده فروش گرفته به تولیدکننده پول می‌دهد و از او لباس می‌خرد و تولید کننده آن پول را می‌دهد به کارخانه از او پارچه می‌خرد و کارخانه آن پول را می‌دهد به مثلاً کشاورز یا دامدار از او پشم می‌خرد یا از او پنبه می‌خرد که در نتیجه نخ اقتصاد می‌چرخد و از قضا مثلاً وضع خود ما هم که آمده‌ایم و با خریدن لباس این چرخه را شروع کرده‌ایم به عنوان خود آن کارگر یا کارمند آن کارخانه تولید نخ یا تولید پارچه‌ای یا مثلاً مزرعه کشاورزی هستیم مثلاً طبیعتاً این یعنی این‌که دوباره پول به جیب ما برمی‌گردد این جریان چرخش پول در کلان اقتصاد کشور هست در جریان کرونا این چرخش پول از یک طرف ارزش افزوده ایجاد می‌کند و از یک طرف مسیرهای توزیع درآمد و رفاه را شکل می‌دهد یعنی چه؟

یعنی مثلاً یک نفری که تازه استخدام شده است در یک مغازه لباس‌فروشی با این پولی که به من و شما می‌دهیم و با آن خرید می‌کنیم حقوق می‌گیرد یا مثلاً فرض کنید یک کسی که الان تازه شروع کرده است پنبه دارد تولید می‌کند کشت می‌کند و آن کارخانه نساجی یک کارخانه ریسندگی با آن پولی که من و شما داریم لباس خریدیم به دستور رسید می‌رود و پنبه می‌خرد و آن چرخه درآمدی تولید می‌شود. در تولید پنبه حالا در جریان کرونا از دو جهت این چرخش نقدینگی و این جریان نقدینگی مختل می شود اولاً همان‌طورکه عرض کردم خانواده‌ها و مصرف‌کننده‌های نهایی کالا نمی‌خرند و این پول به چرخش درنمی‌آید و تولیدکننده‌ها و فروشنده‌ها و کسبه درآمد ندارند این‌ها اگر درآمد نداشته باشند طبیعتاً باید کارخانه شان را یا مغازه‌هایشان را ببندند یا باید اخراج کنند چاره‌ای ندارند که اینکار را بکند دومین منبعی که ما داریم برای چرخش برای نقدینگی طبیعی یک بخشی از نقدینگی بنگاه‌ها در فروشنده‌ها و کارخانه‌ها از محل تسهیلاتی است که از شبکه بانکی می‌گیرد شبکه بانکی از سال نود و هشت، نهصد هزار میلیارد تومان دارد تسهیلات پرداخت می‌کند و کرده است تقریباً این تسهیلات نه همه آن بلکه بخش اندکی از آن بگوییم حتی پنج درصد از آن بیاید در تولید و فعالیت‌های کسب و کار به چرخش دربیاید این می‌شود تقریباً مثلاً چهل یا چهل و پنج هزار میلیارد تومان.

متأسفانه در روزهای اخیر یکی از اتفاقات بدی که افتاد این بود که بانک‌ها آمدند و اعلام کردند که ما وام نمی‌دهیم و می‌خواهیم فعالیت‌های بانکی مان را کاهش بدهیم گفتیم چرا گفتند؟ به خاطر این‌که همکاران ما در شبکه بانکی مریض شدند تعدادی فوت کردند و نمی‌شود … حالا این فوتی‌ها احیاناً چقدر بوده است که من معتقدم که در شبکه بانکی هر مقداری که ما بیماری و فوتی داشتیم طبیعتاً در اصناف دیگر هم داشتیم در دانشگاه هم داشتیم در کارمندهای سازمان‌های دیگر هم داشتیم در کسبه هم داشتیم اما به‌هرحال این کاهش عملیات بانکی به معنای پرداخت تسهیلات، این خودش یک اثر بدی گذاشته است روی تامین نقدینگی بنگاه‌ها. حالا اینجا سیاست طبیعتاً برعکس است یعنی اگر درواقع ورودی نقدینگی کسبه و فعالان اقتصادی و تولیدکننده‌ها از محل تقاضا برای کالا کاهش پیدا کند چه خرید خانواده‌ها باشد چه بحث تقاضای خارجی یا مثلاً صادرات باشد یا مثلاً گردشگری و هر چیزی باشد آن عامل دوم باید بیاید جبران کند یعنی نظام بانکی باید بیاید و جبران بکند نه این‌که نظام بانک برود کنار و بگوید به من ربطی ندارد حالا من هم برای این‌که کرونا نگیرم نقدینگی توزیع نمی‌کنم.

این سه عامل یعنی کاهش تقاضای داخلی کاهش تقاضای خارجی یا تقاضای صادراتی و کاهش نقدینگی یا تسلب نقدینگی این سه عاملی است که درواقع این رکودی که ایجاد شده را و کم‌کم دارد ایجاد می‌شود را تشدید می‌کند و ما باید این را مدیریت کنیم. حالا چطور مدیریت بکنیم؟ ما الان در اقتصاد مقاومتی هستیم و اینجا لازم است که یک‌بار دیگر تعریف اقتصاد مقاومتی را یادآور بشوم اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که در شرایط دشواری و تهدید و دشمنی و در شرایط مشکلات و باوجود همه موانع به اهداف خودش می‌رسد این تعریف اقتصاد مقاومتی هست یک وقتی همین سال‌های گذشته که مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند بعضی می‌گفتند که اقتصاد مقاومتی چه است ما می‌رویم با مذاکره مشکلات را حل می‌کنیم نیازی هم به اقتصاد مقاومتی نداریم ما عرض می‌کردیم که اصلاً بحث این نیست که مذاکره بشود یا نشود فقط یکی از موانع در مسیر پیشرفت اقتصادی تحریم‌های خارجی است یک مانع دیگه می‌تواند جنگ باشد جنگ داخلی و خارجی یک مانع دیگر می‌تواند بلایای طبیعی باشد یک مانع دیگر می‌تواند بیماری‌های واگیردار باشد الان آن چیزی که دارد باعث رکود ما و باعث مشکل اقتصادی برای ما می‌شود در واقع همین مسئله یک بیماری واگیردار است نه تحریم است و نه جنگ است و نه هیچ مسئله دیگری پس ما به اقتصاد مقاومتی احتیاج داریم اگر نداشتیم اقتصاد مقاومتی را هم در شرایط تحریم لطمه می‌بینیم هم در شرایطی بیماری‌های واگیردار لطمه می‌بینیم و هر مشکل دیگری که پیش بیاید زلزله بیاید لطمه می‌بینیم سیل بیاید لطمه می‌بینیم و لذا عقل حکم می‌کند که ما نظام اقتصادی مان را به نحوی تنظیم بکنیم که هر اتفاقی هر مانعی هر مشکلی پیش بیاید ما اقتصادمان دچار ضعف و خلأ نشود نرویم در رکود و بیکاری و این یعنی مقاومت کردن.

خب در این شرایط چه کاری باید انجام بدهیم تا اقتصاد ما یک اقتصاد مقاومتی بشود در مقابل کرونا یعنی اقتصاد مقاومتی کرونایی داشته باشیم؟ خب بنده متناسب وضعیت بنگاه ها و کسب و کارها عرض می کنم که کسب و کارها دچار رکود نشوند و به طبع آن اقتصاد در کلان هم دچار رکود نشود و بیکاری افزایش پیدا نکند که سه گروه وظایفی را دارند که اولین وظیفه متوجه دولت و حاکمیت است در قبال تقاضای داخلی و تقاضای خارجی و نقدینگی مسئولیت دارد که یک بخش آن انجام شده و یک بخش آن هنوز انجام شده و باید انجام شود.

در رابطه با بحث نقدینگی: دولت باید تزریق نقدینگی را متوقف نکند و شبکه بانکی با رعابت ملاحظات بهداشتی و همه ی ملاحظاتی که لازم است برای کسب و کار سالم از نظر بهداشتی بحث تزریق نقدینگی را ادامه دهد و معنی نداشت که بانک ها کارشان را تعطیل کنند که برخی از دوستان می گفتند از اسفندماه به صورت خودکار پرداخت تسهیلات را متوقف می کردند اما حداقل آن این است که این بهانه به بهانه های شبکه های بانکی اضافه شد که فردی برای اخذ تسهیلات اقدام کند پس شبکه بانکی نباید کارش را متوقف کند اما بعضی از افراد به بنده اعتراض کردند که 10 نفر از اعضای شبکه بانکی به خاطر کرونا فوت کردند و چرا به فکر این ها نیستید؟

به فکر آنها هستیم اما حرف ایجاست که فعالیت های اقتصادی نباید قطع شود و ماهم از همکاران در کمیته امداد چندنفر به خاطر کرونا فوت کردند لذا یک اتفاقی ویژه ای نیست که شبکه بانکی را به تعطیلی بکشاند. دومین کار در ارتباط با بحث نقدینگی باید انجام شود که دولت انجام داده و بانک مرکزی هم ابلاغ کرده است این است که اقساط واحد هایی که درگیر کرونا هستند و دچار مشکل می شوند را امهال بکنند و سه ماه تنفس داده شده است فقط یک مسئله ای که وجود دارد این است که مصادیق فعالیت هایی که این امهال و این فرصت بانکی ایجاد شده است شامل 10 مورد از کسب و کارها می شود لکن حتما نیاز است که کسب و کارهایی که مستقیما درگیر می شوند و نمی توانند اقساط شان را پرداخت بکنند، فعالیت ها تولیدی و کسبو کارهای دیگری است که به این ها وابسته هستند و آنها هم دچار مشکل خواهند شد مثلا فلان رستوران کسب و کارش تعطیل شده و نمی تواند درآمد داشته باشد و برای او تنفس در نظر می گیریم لذا تصور کنید یک فرد کارآفرین در خانه ترشی و محصولات غذایی برای رستوران تولید می کند و چون این رستوران تعطیل شده است، او هم نمی تواند درآمد داشته باشد ولی وام هم دارد و امهال نشده است پس در جریان امهال وام ها باید شبکه بانکی به نحوی تدبیر بکند که همه ی کسب و کارهای مرتبط و به صورت زنجیره وار مرتبط می شوند، تنفسی در نظر گرفته شود.

کار دیگری که در همین راستای کاهش تسلب انجام شده توسط دولت، کار خوبی که انجام شده است این است که حق بیمه ی سهم کارفرما را با تاخیر پرداخت شود یعنی این چندماه حق بیمه را پرداخت نکنند البته به شرط اینکه نیروی کار خود را اخراج نکنند و در طول سال پرداخت کنند. کار دیگری که شبکه بانکی باید انجام دهد بحث تخفیف های مالیاتی است و در حال حاضر اظهار نامه مالیات برا ارزش افزوده  باید توسط کسبه پر شود و خیلی از کسبه و تولیدکننده ها به خاطر این جریان در اخر سال فروش ندارند و دچار مشکل درآمدی شدند که باید دولت در این رابطه با آنها تخفیف هایی را قائل شود اما اینجا ما با یک پارادوکس مواجه هستیم چون بودجه ی 99 خود به خود دارای کسری کلان است و اگر دولت بخواهد روی مالیات هم کوتاه بیاید در نتیجه کسری خیلی بیشتر خواهد شد و مشکل بودجه کشور عمیق تر خواهد شد و اگر بودجه با کسری مواجه بشود دچار تشدید رکود خواهد شد چون بودجه دولتی تبدیل به تقاضای عمومی خواهد شد و آن تقاضا چرخ تولید را می چرخاند پس چیکار کنیم که هم به کسبه بابت مالیات فشار نیاید و از طرفی دولت هم به کسری بودجه اش بیشتر نشود؟

اینجا دولت باید از روش های مالیاتی که منجر به رکود تولید نمی شود استفاده بکنند اما با چه روش و ابزاری؟ ما یک قاعده ای داریم به نام مالیات بر عایدی سرمایه که متاسفانه دولت زیربار آن نرفته و به  طور کامل و درست انجام بگیرد. مالیات بر عایدی سرمایه یا به اصطلاح عامیانه مالیات برای سودهای بادآورده که یک نوعی از مالیات است که به تولید ضربه ای نمی زند و یک برآوردی است که در سال 97 تا بهار 98 حدود 400 هزار میلیارد تومان عایدی سرمایه اتفاق افتاده یعنی سودباداورده بدون کار مثلا دلار 4200 گرفتند و کالا وارد کردند و 10 هزار تومان فروختند و یا املاک خریدند و قیمت خیلی نجومی پیدا کرده است و یا سهام خریدند و درامدهایی را داشتند و یا در بازارهای دیگر بدون اینکه کار خاصی انجام بدهند سودی را کسب کرده اند که این مالیات به نام مالیات عایدی بر سرمایه یا سی جی تی که می تواند مورد توجه جدی تر باشد بر این موضوع و از طرف دیگر فرارهای مالیاتی را کنترل کند و در نتیجه آن می تواند برای کسب و کارهای تخفیف های مالیاتی بدهد و در این شرایط کرونایی کمکی باشد برای تولید کننده ها.

همچنین برای تولیدکنندگان  یارانه ای به مبلغ 200 الی 600 هزار تومان در نظر گرفته است که اگر دولت بتواند شناسایی کند کسب و کارهایی را که دچار خسارت شده اند، کمک بیشتری کند کاملا جا دارد. این بخشی از کارهایی که دولت برای کسب و کارهای خرد باید انجام دهد. اما دولت در رابطه با تقاضای خارجی هم مساعدت بکند و این قابل قبول نیست که مرزهای ما بسته است و امکان صادرات نداریم اما باید با رعایت ملاحظات بهداشتی امکان صادرات باشد که احتیاج به یک دیپلماسی اقتصادی قوی دارد و وزرات خارجه در کشورهایی که صادرات انجام می گرفت، ورود کنند تا مسیرهای صادرات را باز کنند برای مثال فلان کشور بگوید من مرز خودم را بستم و اجازه نمی دهم و ما هم دست روی دست بگذاریم که اصلا منطقی نیست و الان به نظر من باید وزیر امور خارجه باید کفش و کت خودش را بپوشد و شروع کند به سفر کردن برای مجاب کردن کشورهای واردکننده کالای ایرانی که به واردات خودشان ادامه دهند چون به نظر من در 95 درصد نقاط کشور به معنای مکان مثلا واحد تولیدی یا کارگاه و مزرعه و خانه اصلا این ویروس وجود ندارد لذا اگر تولیدی در انجا اتفاق بیافتد می توان بدون نگرانی صادر شود الان فکر می کنید چین چطور توانسته اقتصاد دنیا را قبضه کرده است؟

آیا چین با کیفیت کالاهایش اقتصاد جهان را گرفته است؟ اصلا این طور نیست و حال دارد به طبع صادرات بیشتر کیفیت خودش را بالا می برد زیرا چینی که مشهور بوده است به کالای بی کیفیت که یک بخش آن به دلیل کاهش قیمت بوده اما مهم تر از آن مسئله دیپلماسی اقتصادی چین است چون سفرای آن شب و روز نمی خوابند برای اینکه کالای چینی بفروشند برای مثال در سفارت چین در ایران که مراجعه می کنید و می خواهید سیم از چین وارد کنید که همان زمان یک فهرستی از تولیدکنندگان سیم چینی را به شما میدهد و به شما می گویند که از کدام می خواهی واردات انجام دهی؟ و من خودم با شرکت ارتباط می گیرم و شما را متصل می کنم یعنی سفارت خانه های چین در کشورهای مختلف شبیه به مراکز بازرگانی عمل می کنند و سفرای چین در به در در کشورهای مقصد به دنبال بازار می گردند که متاسفانه ما اینطور نیستیم و این صبر کردن برای اینکه ویروس منحوس بگذرد یعنی 2 میلیون بیکار اضافه شدن به بیکاران و خدانکند که از کرونا جان سالم به سر ببریم و از فقر و فلاکت بمیریم.

دسته دوم تولیدکنندگان هستند تا بتوانند از این آسیب اقتصادی مسئولیت خود را انجام دهند و باید چندتا کار را انجام دهند. ما در اقتصادمقاومتی یک قاعده ای برای تولید داریم و ان هم این است که هر تولیدکننده باید برنامه دومی در فرآیند تولید خود داشته باشد یعنی اگر فرض بکنیم که تولید حال او دچار مشکل شد، تولیدکننده به جای آن چه چیزی را تولید بکند فرضا رستوران دارید و به هر دلیلی رستوران باید ببندید و باید یک محصول دومی را هر تولید کننده ای سعی کند که داشته باشد اما در حجم بالا فعلا مصادیق ان را بررسی نکردیم مثلا محصول دوم رستوران، بسته بندی مواد غذایی باشد و یا اینکه کارگاه خیاطی دارم و الان هم دچار رکود هستیم و بروم سراغ تولید ماسک چراکه بلدم و یاد گرفته ام پس به طور کلی تولیدکننده ها یک استراتژی دوم داشته باشند و اینجا خلاقیت هم مهم است مثلا یک هتل دار می تواند در ایامی که هتل تعطیل است با مشورت به این برسد که چی کاری می توانم انجام دهد؟ پس تولیدکننده ها بروند سراغ شناسایی استراتژی دوم خودشان و در آن زمینه فعالیت بکنند شاید نیاز باشد که با تولیدکننده های دیگر همراه شوند مثلا با فضای کسب و کاری که دارم و با کارگاه های دیگر همکاری کنم و محصولات آن را بیاورم و  بسته بندی کنم و با برند به او تحویل بدم و یا خودم بفروشم.

نکته ی دوم بحث فروش اینترنتی است و ما همیشه یک گلایه از تولیدکنندگان و فروشندگان داشتیم که چرا صفحه در شبکه های اجتماعی ندارید؟ الان فرصت خوبی است تا کسب وکارها بتوانند بازاریابی اینترنتی خودشان را راه بیندازند و خیلی از جوانان را داریم که به عنوان عامل بازاریابی اینترنتی می توانند به کسب و کارهای مختلف کمک بکنند. کارسومی که می توانند کسب و کارهای به صورت خرد انجام دهند، بحث پیش فروش است مثلا به مردم می گوید که من به پول احتیاج دارم و شما هم نمی خواهید از من خرید بکنید و بیایید پول آن کالایی را که می خواهید یک ماه بعد بخرید از الان پول آن را به من بدهید و من به شما 3 ماه دیگر 10 درصد تخفیف می دهم اما به چه اعتباری مردم باید بپذیرند و اعتماد کنند؟ تولیدکنندگان می توانند از آشنایان و فامیل های خود شروع بکنند که یک تولیدکننده یا فروشنده در گوشی خود حداقل شماره ی 500 نفر را دارد و از این 500 نفر، 300 نفر به آن اعتماد دارند و بیاید با همان 200 نفر شروع کند. البته اینجا بحث بازار سرمایه هم مطرح است که چطور می شود که بازار سرمایه و بازار سهام را درگیر پیش فروش بنگاه ها و شرکت های خرد کرد؟ اینها بعضی از کارهایی است که تولیدکنندگان می توانند انجام دهند برای بهبود این شرایط.

دسته سوم کارهایی که می تواند انجام شود در اتباط با مردم است. اولین توصیه این است که مردم خریدهای موردنیاز خودشان را خریداری بکنند این ایراد صحیح نیست که ما مردم به بیرون از خانه تشویق می کنیم چرا که آمارها نشان می دهد که کمتر از 20 درصد مراجعه مردم به بازار منجبر به خرید می شود و در حالت عادی 80 درصد بازارگردی می باشد و اگر بازارگردی را حذف کردیم خود به خود تجمع نداریم و مردم خریدهای خود را انجام می دهند اما به چه صورت؟ بعضی ها می گویند که ما می رویم در بازار می گردیم تا پیدا کنیم اما بدون نیاز به حضور می شود حداکثر 80 درصد بررسی ها را از طریق فضای مجازی و آشنایان انجام داد و بعد از شناسایی اینکه چی می خواهیم و از چه فروشنده ای می خواهیم با رعایت نکات بهداشتی آن کالا را در محل بخریم. نکته دومی که مردم می توانند رعایت بکنند همین مسئله پیش خرید است و چه بهتر که خودشان به کسبه و آشنایان خود پیشنهاد بدهند.

آخرین نکته: تجربه نشان داده است که تا یک بحرانی پیش نیاید یک حرکت جدی برای اصلاح ساختارها انجام نمی دهیم مثلا ما تا قبل از تحریم نفتی روزانه 2.5 میلبون بشکه نفت خام را می فروختیم اما الان وابستگی ما به فروش نفت خام خیلی کمتر شده است که یکی از دستاوردهای اقتصاد در شرایط تحریم است و در 1398 به طور متوسط ما 400 هزار بشکه نفت می فروشیم. الان فرصتی است که می توانیم وابستگی را به صفر برسونیم اولا فروش نفت خام ما کم است و ثانیا قیمت نفت خام پایین آمده است و دولت از درامدهای نفتی 10 الی 20 میلیون دلار در روز کسب  میکند و دل کندن از آن  خیلی راحت از  250 الی 300 میلیون دلار در اوج فروش نفت است و از این فرصت استفاده بکنیم برای اصلاح نظام و شبکه بانکی و الگوی مصرف و تجارت خارجی تقویت بکنیم و الگوی تولید را تقویت بکنیم و نظام مالیاتی را درست کنیم.

قضیه استقراض بانک جهانی: به خودی خود اتفاق بدی نیست که از کمک های بیم المللی استفاده بکنیم اما اگر پذیرفتن این تسهیلات پیوست داشته باشد که متاسفانه پیوست ها ی آن اطلاع رسانی نمی شود، قبول نمی باشد و به صرفه نیست و این نکته هم وجود دارد که خیلی به منابع خارجی احتیاج نداریم البته اگر باشد به شرط نداشتن پپوست خوب است.