پایگاه خبری تحلیلی ابصارخبر اردبیل ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
یادداشت؛

مذاکره؛ گشایش آمریکایی یا گشایش برای آمریکا

عابدی کارشناس مسائل سیاسی به تبیین اهمیت استکبارستیزی در برهه فعلی پرداخت و گفت: امروز در حالی عده ای در داخل کشور برطبل گشایش آمریکایی با مذاکره می کوبند که این رژیم جهانخوار به انتهای راه رسیده و به دنبال راهکاری برای گشایش در امور داخلی و بین المللی خود است.

به گزارش ابصارخبر، مهدی عابدی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به تبیین اهمیت استکبار ستیزی در برهه فعلی پرداخت و نوشت: آمریکا با این شرایط و اوضاعی که دارد   ضمن افتادن در مسیر افول ،توانایی گره گشایی در هیچ کاری را ندارد و آنهایی که فکر می کنند تغییر دولت در آمریکا می تواند منجر به گره گشایی در وضعیت اقتصادی کشور شود در خواب و رویا به سر می برند و به نوعی گرفتار سرابی شده اند که توسط غول های رسانه ای سیاستمداران آمریکایی برای فریب و در دام انداختن افراد سست فکر ایجاد کرده اند.

مفهوم استکبار و چیستی استکبار ستیزی یکی از موضوعات اصلی در اندیشه رهبر معظم انقلاب است و ایشان به تفصیل این موضوع را بیان کرده اند که جمله ای از این بیانات را عرض می کنم؛ رهبر انقلاب استکبار را یک شبکه سرمایه دار و استعمار گر در سطح دنیا می دانند و مظهر ان را حکومت امریکا ،سیاستمداران و سرمایه داران صهیونیست و سیاستمداران تحت اراده انها می دانند. 

در یک جمع بندی و بر اساس بیانات رهبر انقلاب که در سالهای اخیر در جمع مسئوالن نظام گردآوری شده است می توان ۴ اصل را در این درباره شناسایی  و تبیین کرد:

۱- اختلاف و تضاد بین نظام استکبار و جمهوری اسلامی ماهوی و محتوایی است نه شکلی، به زبان ساده تر امریکایی ها و غرب با اصل جمهوری اسلامی مخالفت داشته و تعامل یا تقابلشان با نظام در همه دوره های گذشته ، حال و اینده به جهت خنثی سازی و یا براندازی نظام است.

۲ -اصل دوم بر امده از بیانات رهبر انقلاب این است که تضاد غرب و امریکا با جمهوری اسلامی یک تضاد راهبردی است نه تاکتیکی، یعنی روی آوردن غرب به مذاکره، یا حاصل از استیصال آنها است یا حربه ای برای کند کردن پیشرفت های طرف مقابلشان و یا عدم پایبندی به ارزش های اخلاقی است یعنی هر لحظه غربی ها به خواسته های خود تحقق بخشند و به معاهدات خود پایبند نباشند.

۳- نتیجه سوم بر امده از بیانات رهبر انقلاب پیرامون عمق دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی، این است که این دشمنی قائم به شخص نیست یعنی هر کس از هر جناحی بر سر کار آید در دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی هیچ تفاوتی نخواهد داشت.

اصل چهارم و آخری که م یتوان استنتاج کرد این است که تضاد موجود بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا قائم به موضوع نیست یعنی دشمنی آمریکا در بحث هسته ای نیست و این که امریکا خود را در تقابل با اسلام ضد استکباری تعریف کرده و اقدامات خود را در عرصه بین الملل بر این اساس تنظیم می کند که حتی اندیشمندانی همچون هانتینگتون در بحث جنگ تمدن ها و نظم نوین جهانی بر این عقیده است که در هر کجا فرهنگ اسلامی در جریان است، اصلی ترین دشمن احتمالی غرب خواهد بود.

و اما ۱۳ ابان که تجلی استکبار ستیزی ملت ایران است، سه حادثه مهم رخ داده است تبعید حضرت امام خمینی(ره) به ترکیه  در 13 آبان 42، قتل عام و کشتار دانش اموزان و دانشجویان توسط مزدوران رژیم شاه در 13 آبان سال 57 و سخیر النه جاسوسی امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان سال 58 بیانگر پیام و هدف مشترکی است که مبارزه با سلطه گری و استقلال خواهی برجسته ترین وجه اشتراک انها  است.

 در هر سه اتفاق بازیگر اصلی و کارگردانی با امریکاست و امریکا نقش مهم و محوری را بر عهده دارد، که در این مورد جای سخن بسیار است و اگر بخواهیم استکبار جهانی را از دریچه امروز نگاه کنیم و انگونه که در بحث های پیشین نوشته شد، دشمنی امریکا قائم به شخص و موضوع نیست لذا در هر دوره از  انقلاب به رنگ و رخساری نوین رو نمایانده است که محوریت دشمنی انها در دهه ۸۰ و ۹۰ مسئله هسته ای بوده است که برخی بر این باورند که این دشمنی با انعقاد قرارداد برجام تقلیل می یابد که خیالی باطل است.

 طرف مقابل یک طرفه این معاهده را نقض کرد و از ان خارج شد و بعد از این دشمنی امریکا به رهبری اوینجلیکال ها و به وسیله دونالد ترامپ بیشتر اشکار شد که در پی این دشمنی نماد مقاومت مستضعفین جهان سردار قاسم سلیمانی به شهادت رسید که این امر در واقع نهایت دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را ثابت کرد.

این بار آمریکا و غربی ها با کمک غده سرطانی مثل رژیم صهیونیستی دوباره در منطقه دست به نا امنی هایی زده اند که می توان به جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان اشاره کرد، جمهوری آذربایجان  که بارها اقدام به بازپس گیری خاک خود از ارمنستان کرده بود و هر بار نیز بنابه دلایلی ناکام مانده بود اما این بار با میدان داری آمریکایی ها و نفوذ عمال رژیم صهیونیست در منطقه به پیشروی هایی دست یافته اند که آینده در این مورد قضاوت خواهد کرد.

و نکته آخر اینکه  در کشور های غربی مثل امریکا روز هاست که اعتراضات ضد سرمابه داری و نژاد پرستی به وجود امده است و سردمداران این رزیم  از پاسخ گویی به مردم خود عاجز مانده اند و تنها راهکار را در سرکوبی مردمی می دانند که سالهاست در رنج بی عدالتی دولت های خودکامه خود آرامش ندارند.

آمریکا و غرب 40 سال است که ایران اسلامی را با انواع تحریم ها و تهدیدها تحت شدیدترین فشارها قرارداده است اما در سایه الطاف الهی این ایران اسلامی است که با اتکا به توان داخلی خود از همه میادین به سلامت عبور کرده و رژیم آمریکا با آن همه ادعا و پشتوانه فکری و مالی اش در آستانه انحطاط  و فروپاشی قرار گرفته است.

سوال اساسی که به نظر می رسد باید از طرفداران مذاکره با آمریکا که تنها راه گشایش اقتصادی کشور را در مذاکره با ابرقدرت افول کرده می دانند، پرسید، این است که چگونه کشوری که تا گلوگاه درگیر مشکلات داخلی است و حتی از پس مدیریت ویروس کرونا نیز برنیامد و بالاترین بدهی اقتصادی در جهان را نیز از آن خود کرده  و از لحاظ جایگاه جهانی نیز در انزوا قرارگرفته و اروپا هم خریدار وی نیست چوگونه می تواند در اقتصاد کشور ما گشایش ایجاد کند.

امروز آمریکا به دنبال راهکاری می گردد تا با برهم زدن نظم نوین جهانی و استثمار سایر کشورها دوباره خود را احیا کند بطوریکه ترامپ در مناظرات انتخاباتی خود بارها به این مسئله اعتراف کرد که ما به دنبال برتری جهانی هستیم و سایرین برای ما اهمیتی ندارد.

 

انتهای پیام