پایگاه خبری تحلیلی ابصارخبر اردبیل ۰۴:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
نشریه مشفقین مصلی اردبیل منتشر کرد:

مناظره محمد بن عبدالوهاب با خداوند

آنچه می خوانید مناظره ای فرضی است میان خداوند متعال و محمد بن عبدالوهاب،موسّس مکتب جعلی و انحرافی«وهابیت» که سخنان خداوند از قرآن کریم و سخنان محمد بن عبدالوهاب از افکار وی و باورهای وهابیان امروز گرفته شده است.

خداوند متعال:« هنگامی که به ملائکه گفتیم برای آدم سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس که امتناع کرد و تکبّر ورزید و از کافرین بود.» (بقره/34)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا این شرک است که تو به ملائکه فرمان داده ای آدم را سجده کنند.چرا مردم را به سجده بر آدم وادار می کنی؟

خداوند متعالیوسف پدر و مادرش را بر تخت نشاند و برادران یوسف پیش او به سجده افتادند . یوسف گفت: ای پدر!این تأویل خواب من است که پیش از این دیده بودم و خداوند آنرا محقّق ساخت.» (یوسف/100)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا چرا پیامبرت یعقوب و یوسف باید اجازه دهند که برادرانش پیش او سجده کنند . برادران یوسف مشرک شده اند و قتلشان واجب.یعقوب و یوسف باید آنها را می کشتند.

خداوند متعال: « (به یاد بیاورید)هنگامی که ما کعبه را محل بازگشت مردم و محلّی امن قرار دادیم.(برای تجدید خاطره) مقام ابراهیم را محل عبادت خود قرار دهید.» (بقره/125)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا چرا گفته ای مقام ابراهیم را محل عبادت خود قرار دهید.چرا مکان یک بشر را محل عبادت خود قرار می دهی؟این شرک است.هیچ بشری به هیچ وجهی نباید دخلی در عبادت تو پیدا کند.چرا یک بیابان نامربوط به بشر را محل عبادت خود قرار ندادی و مقام ابراهیم را محل عبادت خود قرار دادی؟این باعث می شود مردم یاد بگیرند و محل اولیای دیگری چون رسول خدا(ص) و علی(ع) و... را محل عبادت خود قرار دهند.این ها همه شرک است.

خداوند متعال: « خانه هایی که خداوند اذن داده که بالا برده شود و در آنها اسم خداوند برده شود که برای او صبح و شب تسبیح بگویند.» (نور/36)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا! چرا تو اذن داده ای که خانه هایی محل عبادت قرار گیرند؟ در آن صورت مردم می آیند در قبر رسول ا...(ص) نماز می گذارند که این خانه رسول خدا بوده است.چون رسول ا... در تفسیر این آیه گفته این خانه ها خانه های پیامبر است و خانه های علی و فاطمه هم از افضل ترین این خانه هاست.مردم می آیند در این خانه ها عبادت می کنند و مشغول نماز می شوند .محل قبر علی و فاطمه را هم چون پیامبرت گفته که خانه های آنها هم از خانه های مأذون است ، محل عبادت قرار می دهند.اینها همه شرک است.

خداوند متعال: « هیچ شفاعت کننده ای وجود ندارد مگر پس از اذن خداوند . این خدای شما است، آنرا پرستش کنید .آیا به یاد نمی آورید؟» (یونس/3)

« چه بسیارند فرشتگانی در آسمان که شفاعتشان هیچ سودی ندارد جز پس از آنکه خداوند اذن بدهد برای کسانی بخواهد و راضی گردد.» (نجم/26)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا چرا استثنا کرده ای که جز برای کسیکه اذن شفاعت داده شود.باید بگویی به هیچ وجه شفاعتی در کار نیست و هیچ کسی نمی تواند شفیع باشد.اینکه تو استثنا کرده ای سبب می شود برخی از پیامبر و اولیایت بخواهند او را نزد  تو شفاعت کنند.این شرک است که از غیر خدا شفاعت بخواهی.

خداوند متعال:  « برادران یوسف گفتند: ای پدر برای گناهان ما از خدا طلب بخشش کن.یعقوب گفت: بزودی برای شما طلب آمرزش می کنم از خدای خود که او بخشنده مهربان است.» (یوسف/97 و 98)

محمد بن عبدالوهاب:  دیدی گفتم اگر اجازه بدهی مردم بلافاصله طلب شفاعت می کنند.این برادران یوسف پدر خود را شفیع قرار دادند و از تو طلب آمرزش کردند . این شرک است.

خداوند متعال: « ای مومنان از خدا بترسید و به سوی او وسیله ای بجوئید و در راه خدا کوشش کنید ، باشد که به رستگاری برسید.» (مائده/35)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا چرا امر کرده ای که مومنان به نزد تو وسیله بجویند.آنان باید مستقیماً نزد تو مراجعه کنند نه که نزد شفیعی رفته و او را وسیله ای برای تقرّب به تو قرار دهند.این شرک است که مردم به غیر تو مراجعه کنند.

خداوند متعال: « یوسف گفت: این پیراهن مرا ببرید و آن را بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود و تمام اهل خود را بیاورید.» (یوسف/93) ، « وقتی قاصد رسید پیراهن را به صورت یعقوب انداخت و یعقوب بینا شد.و یعقوب گفت: مگر من نگفتم من چیزی می دانم که شما نمی دانید.» (یوسف/96)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا! چرا این آیه را آورده ای.پیراهن که هیچ تأثیری ندارد.اینکه پیراهنی بتواند چشم نابینا را بینا کند،نادرست است و این باعث خواهد شد مردم به ضریح پیامبر و اولیای تو چشم بمالند و از پیامبر و اولیا شفا طلب کنند.چون فکر می کنند وقتی پیراهن یوسف بتواند  چشم یعقوب را بینا کند،ضریح رسول خدا(ص) که افضل انبیاست ،حتماً این کار را می تواند انجام دهد.در حالیکه درخواست شفا از غیر خدا شرک است و مشرک واجب القتل!
خداوند متعال: « و این چنین مردم را متوجّه حال آنها کردیم تا بدانند که وعده خداوند در مورد رستاخیز حق است و در پایان جهان و قیام قیامت شکّی نیست.در آن هنگام که میان خود نزاع داشتند ، گروهی می گفتند: بنایی بر آنان بسازید(تا برای همیشه از نظر پنهان شوند و از آنها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاه تر است.ولی آنها که از راز شان آگاهی یافتند (و آنرا دلیلی بر رستاخیز دیدند)گفتند: ما مسجدی در کنار مدفن آنها می سازیم.(تا خاطره آنان فراموش نشود.)» (کهف/21)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا چرا این داستان را نقل کردی.وقتی هم نقل کرده بودی،باید آن را شدیداً رد می کردی.چرا از کنار بنای مسجد بر قبر بدون هیچ انکار و ردی گذشتی در حالیکه در آیه بعدی که مردمان بعداً در مورد تعداد اصحاب کهف اختلاف خواهند کرد،به دنبال نقل داستان فرموده ای: فلاتمار فیهم الا مراءا ظاهرا؛بدون دلیل در مورد آنها حرف نزنید.اینجا کار جدال کنندگان را تقبیح کرده ای ،اما آنجا کار بنا کنندگان مسجد را تقبیح نکرده ای.در حالیکه بنای مسجد بر قبرها شرک است.

خداوند متعال: «کسانی که به خدا و رسولش ایمان آورده و اعمال صالح انجام می دهند،آنها بهترین مخلوقاتند. » (بینه/7)

محمد بن عبدالوهاب: خدایا پیامبرت گفته : منظور از خیرالبریّه در این آیه علی و شیعیانش هستند.چرا تو این آیه را فرموده ای در حالیکه شیعیان کافر هستند و مشرک و آنها واجب القتل هستند،در حالیکه تو آنها را بهترین مخلوقات دانسته ای.

منبع:برگرفته از بروشورکانون فرهنگی هنری مشفقین مصلای اردبیل

انتهای خبر