پربازدیدترین ها

کد خبر: 1391 ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷

دفاع مقدس به زبان شعر

جوانا فکـر تو هـم چون فـشنگ است/ قلـم در دسـت تـو ایـنک تفنگ است

اینجا قدمی هرچند کوچک برداشته شده است اما همین قدم های کوچک می توانند فاتح معبرهای بزرگ شوند.

جوانا فکـر تو هـم چون فـشنگ است/ قلـم در دسـت تـو ایـنک تفنگ است

به گزارش ابصارنیوز،جعفر جعفرزاده شاعر و دانشجوی نسل جوان با اینکه جنگ و دوران پر افت و خیز دفاع مقدس و انقلاب را با چشمان خود ندیده اما با بهره گیری از روایتگری های حاضران آن دوران زیبا توانست خود را به آن دریای بی کران وصل کرده و جرعه ای معرفت بنوشد تا بتواند در وصف ایثار و فداکاری های رزمندگان اسلام چند بیت بسراید.

سفر عشق

دیدگان باور ندارند این همه لطف و صفا

عـشـق بـازی با خدای عاشـق مهر و وفا

خـانه کـعـبه کجا  و مـن کجا  آنجا کجا

به به از الطاف یزدان در حق صاحب جفا

                     ***

کی کنم بـاور خدایا ایـن همه لطـف و صفا

من که در حقت بسی کردم فقط جور و جفا

من که در بد عهدی ام شـرمنده  از درگاه تو

ای خدا زیبنده باشد مر تو را صـدق و صفا

                    ***

از ازل خـواندی هـزاران بـار ما را با وفا

در جوابـت نه  بـیاوردیم از روی جـفـا

ما فـقـط یکبار گفتیم ای خدا  و ای الـه

با هزاران شـوق فرمودی اجـابت با وفا!

                    ***

گفـتم آنَک با خـودم تا کی کنم جور وجفا

لحظه ای بر خود بیا و محو شو از این صفا

لـحـظه ای دردل بـگـفـتم ذکر لبـیک الـه

تا به خویشم آمدم خود را بدیدم در صفا

                   ***

کار ما نـبود خـدایا صـحبت از صـدق و صفا

بس که در حقت بسی من کرده ام جور و جفا

از ازل فـرمـوده  بـودی تو ألـَـسـتَ رَبـّکُـم؟

گـفته ام قالـو بـلـی لکـن  نـکـردم من وفـا

                    ***

تـا  کـه  پـوشـیدم  لـباس و کسوت اهـل وفـا

ناگـهان  گشتـم خجل چون کرده بودم بس جفا

غـبطه  خـوردم مـن به حال آن لباس ساده چون

بس که با خود داشت رنگ سادگی صدق و صفا

.......................................................................................................

 

راه ولایت

ولایت راه و رهبر ، در بر ماست

 اطاعـت از ولایـت ره بر ماست

در ایـن دوران نیرنگ و تباهی

بصیرت نکته های رهبر ماست

***

شـهیـدان راه را هـمـوار کـردند

که با خون، خفتگان بیدار کردند

جوانا فرصت شک و گمان نیست

بـدان نیـرنگ بـازان کـار کردند

***

جوانا دشمنان جمع اند اکنون

ز سر تا پا پی سمع اند اکنون

اگـر بـاشی مـطیع رهبری تو

به سان شعله شمع اند اکنون

***

عـَدو هـر دم پـی نیـرنگ بازی است

 که با ما دم بدم در جنگ تازی است

جـوانا چـشـم دل کـن بـا بـصیرت

ولایـت را فقـط بیـرنگ سازی است

***

جوانا فکـر تو هـم چون فـشنگ است

قلـم در دسـت تـو ایـنک تفنگ است

نـگـو با خـود که دیـگر نیست جنگی

 مشو غافل ز دشمن جنگ جنگ است

***

جوانا دشـمنان آمـاده  هستند

 قسم بر انحراف از جـاده بستند

ولایت ضامنت بادا در این عصر

دو رویـان زمان سجاده بستند

..........................................................

انتهای پیام/