به گزارش ابصار نیوز به نقل از مرصاد،روزی که بوش پسر لیست کشورهای محور شرارت را در منطقه از جیب خود به رسانه ها عرضه کرد و در آنها از ایران، سوریه، افغانستان، عراق و... نام برد شاید می شد حدس زد که کاخ سفید چه سرنوشت سیاهی را برای خاور میانه رقم خواهد زد.
ورود به افغانستان و تبدیل کردن این کشور به یک پایگاه نظامی و حیات خلوت برای پرورش تروریستهای انشقاق یافته از القاعده (گروهک هایی کوچک مثل جیش الظلم در شرق و سازمانهای تروریستی مثل داعش و النصره در عراق و سوریه) قدم اول از خواب پریشان آمریکا برای خاور میانه بود.
صادر کردن تروریستهای چند ملیتی به سوریه به خرج پادشاهی سعودی و وارد کردن دمشق به یک بحران که از کشور زیبای خاور میانه یک میدان جنگ برای وحشی های آموزش دیده در پایگاه های نظامی آمریکایی در اردن و ترکیه ساخت نیز پازل دوم پیاده شده از سوی سرویسهای جاسوسی آمریکا اسرائیل و انگلیس بود.
اما ایران... به گفته کارشناسان نظامی ارتش و سپاه جمهوری اسلامی ایالات متحده آمریکا بارها وسوسه شده است تا زور نظامی خود را در برابر ایران آزمایش کند. در سالهای ریاست جمهوری بوش پسر چندین با مقدمات حمله نامی به ایران فراهم شده اما جرات وارد شدن به این میدان خطیر را نداشت.
در سالهای بعد آمریکا و همپیمانانش نه تنها جرات ورود به میدان مستقیم درگیری نظامی با ایران را نداشتند، بلکه مستشاران نظامی جمهوری اسلامی با کمک به ارتش کشورهای گرفتار شده در آتش افروزی تروریستهای وابسته به آمریکا از نیورهای رزم خموده این کشورها با بهره گیری از دکترین بسیج، نیروهای پویا و با انگیزه ای ساختند که تروریستهای تا بن دندان مسلح از سلاح های آمریکایی را زمین گیر کردند.
دکترین بسیج نه تنها توان نظامی کشورهای درگیر با تروریستهای تکفیری را افزایش داد، بلکه خیمه شب بازی کشورهای غربی در ائتلاف دروغین علیه داعش را برای افکار عمومی رو کرد و نشان داد که آنها بزرگترین حامی تکفیریها در کنار عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی هستند.
نقشه آمریکا برای منزوی کردن ایران به اندازه ای شکست خورد و پیشرفت معکوس داشت که امروز تفکر جمهوری اسلامی ایران بدون تردید با نفوذترین دیدگاه در میان بسیاری از کشورهای منطقه و البته در میان همه ملت های مسلمانیست که حتی حاکمان آنها خود را در تعارض با ایران حس می کنند.
اوضاع لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، بحرین و این روزها یمن معادلات حکام خود فروخته عربستان و ترکیه در اطمینان به ایالات متحده به بهم زده است. خیانت دولتهای عربستان و ترکیه به مردم کشورهای متبوع خود و منطقه به اندازیه ایست که به شدت به تکاپو افتاده اند تا مانع از گشترش نفوذ ایران در میان ملت های آزادی خواه باشند. غافل از اینکه نفوذ ایران فتح قلوب رنج کشیده از استبداد و ارتجاع است نه فتح سرزمینهای جغرافیایی.
حمله عربستان به یمن تضمین 5+1 به عربستان برای جلوگیری از نفوذ ایران
این کج فهمی باعث شد تا بعد از نزدیک شدن مذاکرات هسته ای ایران با 5+1 عربستان و ترکیه سراسیمه دست به دامان آمریکا شوند و اعلام کنند که در صورت توافق با ایران باید تضمین هایی وجود داشته باشد که مانع از روند روبه رشد قدرت ایران در منطقه شود.
سفر مقامات وزارت خارجه آمریکا به عربستان و دیدار آنها با شاهزادگان آل سعود در واقع دلجویی از آنها و تضمین دادن به عربستان بود که ایالات متحده در مذاکرات هسته ای راه ایران برای پیشرفت و قدرتمند شدن را باز نخواهد گذاشت. ابراز نگرانی مقامات پادشاهی عربستان از تسلط انقلابیون یمن به باب المندب و سیطره آنها به دریای سرخ که خواب را از آل سعود گرفته بود نیز پرده دیگری بود که به واسطه چراغ سبز آمریکا برای تهاجم عربستان به یمن، از عربستان دلجویی شد.
به عبارت ساده تر حمله عربستان به یمن همان تضمینی است که آل سعود برای جلوگیری از قدرت نفوذ ایران در منطقه از 5+1 گرفته است.
تأیید های تلفنی مقامات آمریکایی، هماهنگی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، هماهنگی ترکیه ، تأکید بانکی مون در سازمان ملل و همه این بازی های مضحک در عرصه بین الملل شواهدی کافی برای تأیید این نظر هستند.
اشتباه استراتژیک عربستان و آمریکا کجاست؟
کج فهمی عربستان از اوضاع منطقه و یمن از تهاجم وحشیانه آنها به مردم بی دفاع این کشور پیداست. کج فهمی که بر اساس آن تصور می کنند ایران با نفوذ نظامی در خاک یمن ریشه دوانده است. این کج فهمی از توهم بی بی سی عربی و العربیه در انتشار دستپاچه خبر حضور سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در یمن بیشتر قابل درک است.
البته اظهارات سخیف اردوغان که عثمانی گری مدرن را در ترکیه رواج داده است نیز چیزی از کج فهمی اعراب سعودی کم ندارد. او روز گذشته مثل کودکی که از سایه خود ترسیده باشد در مورد ایران اظهار نظر کرد و گفت که ترکیه و عربستان نمی توانند نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه را تحمل کنند.
این در حالی است که سیطره ایران بر منطقه به واسطه فتح قلوب مردم و آزادیخوان رنج کشیده از ارتجاع حکام دست شانده عبی است نه یک لشکر کشی نظامی...
موضوعی که شامگاه جمعه دبیر کل حزب الله لبنان به خوبی آن را برای افکار عمومی تشریح کرد. سید حسن نصرالله اعلام کرد که ایران در سوریه کمتر از 50 مستشار نظامی دارد و تا پیش از انقلاب یمن نه حزب الله لبنان و نه ایرران حتی با یمنی ها تماس هم نداشته اند. بلکه ارتباط و تماس انقلابیون یمن با کشورهای همسایشان بسیار بیشتر و روزمره تر بوده است.
سید حسن نصرالله از کج فهمی عربهای سعودی با عبارت "فهم ناقص عربستان" از اوضاع منطقه یاد کرد.
رسانه های اروپا و آمریکا پیاده نظام تضمینی که 5+1 به عربستان داده است
به گزارش مرصاد، رسانه های اروپا و آمریکا نیز در راستای همین سیاست به دنبال هموار کردن جاده برای تهاج به یمن هستند. بی بی سی عربی، فارسی و جهانی در صدر این رسانه برای فضاسازی تضمین به عربستان هستند. تضمینی که با کلید واژه جنگ نیابتی بین عربستان و ایران مدیریت می شود.
بی بی سی با تحریف و دروغ پراکنی جاده صاف کن حمله عربستان به یمن است
کارشناس مسائل خاورمیانه در واکنش به تیتر بنگاه خبرپراکنی بی بی سی برای القای رویارویی عربستان و ایران در یمن اظهار داشت: شرایط داخلی یمن یک خواست داخلی است که وابسته نشان دادن آن به کشورهای دیگر منطقه از جمله ایران نقض واقعیت های موجود و تحریف خبری است.
وی ادامه داد: این اقدام رسانه وزارت خارجه انگلیس نشان دهنده طرفداری برخی قدرتها از حمله به یمن است. آنها می خواهند با این خبر ها و دروغ پراکنی ها و القای اینکه ایران الان در یمن فعال است در واقع فضاسازی لازم برای حمله عربستان به یمن را ایجاد کنند.
رویوران افزود: آنها می خواهند این فضا را به وجود بیاورند که چون ایران در یمن است عربستان هم به واسطه هم مرزی می تواند به یمن حمله کند. این همان دروغ پردازی و تحریف خبر برای فریب افکار عمومی و تصویر نا به جا نشان دادن از حوادث منطقه است.
در این میان یورو نیوز، دویچه وله آلمان، صدای آمریکا، رادیو فردا و البته رسانه های امارات و عربستان مثل الجزیره و العربیه نیز پیاده نظام این فضاسازی رسانه ای هستند.
انتهای پیام/ن