به گزارش ابصاخبر، ایرج فتحی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه محقق اردبیلی در یادداشت خود به منشور حقوق شهروندی پرداخته و نوشته است: منشور حقوق شهروندی، مطلب تازه ای بود که چندی پیش در کشور رونمایی شده و پیامک آن نیز به سمع و نظر مردم همیشه در صحنه ایران رسید!
موضوعی که در این یادداشت می خواهم به آن اشاره کنم موضوع غم انگیز گور خوابهای همین سرزمین است که در بیشتر کشورهای کمونیستی و غربی به آنها به دیده یک بیمار نگاه می شود. اما در کشور ما با دولت امیدی که مسئولین روز به روز تمایل به اشراف پذیری دارند تا اشراف گریزی بر تعداد این بیماران افزوده شده و چاره ای هم اندیشیده نمی شود زیرا این بیماران فرسنگها از کاخ ها و ویلاها و بالای شهریهای مسئولین عزیزما فاصله داشته و گزند و آسیبی به این زحمت کشان کشور ایجاد نمی کنند!
چندی پیش مدیر مدبّر دولت اذعان فرمودند که این معضلات محصول نوع نگاه سرمایهداری و اشرافی در اداره کشور و جامعه است گورخوابی بخش عریان و عیان این معضلات است و این مدل مدیریت کشور آسیبها و معضلات پنهانی نیز به همراه خود دارد که ضربات کاری تری بر پیکره این نظام وارد میکند. ...
آیا شهرداری هم در این مورد بی تقصیر است؟ البته که مقصر نه شهرداری است، نه دولت، نه اداره کار، نه سازمان بهزیستی، نه اداره ورزش و جوانان بلکه مقصر خود مردم هستند که به این گور خوابها مکان و تغذیه مناسبی تهیه نکرده و اصلا چرا در زیرزمین خانه ها اسکان نمی دهند تا باری از مشکلات دولت عزیز و پرتلاش ما کاسته شود!؟
در جایی خواندم روزی سیل به یکی از کوچه های شهر سرازیرشد و زیرزمین پیرزنی پر شد از آب، در آن هیاهوی شبانگاهی که مردم بفکر تخلیه آب از خانه ها بودند پیرزن ناگهان متوجه شد چند نفر مرد در حال تخلیه آب از زیرزمین پیرزن هستند، پیرزن از شدت عصبانیت عقده خود را بر سر شهردار شهر خالی کرد که چرا نمی آید و به داد مردم نمی رسد و ... غافل از اینکه بلی یکی از این افراد شهردار معروف شهر شهید باکری بود.
وقتی یک معضلی در کشور بوجود می آید تا مسئولین آسیب ها و معضلات را از نزدیک ملاحظه نفرمایند چگونه می شود چاره ای برای آن بیاندیشند؟ مسوولان باید این آسیبها و معضلات را از نزدیک ببینند و با آنها زندگی و برای آنها چاره اندیشی کنند نه آنکه بعد از انتشار وسیع در فضای مجازی از نامه یک هنرمند از آن فجایع مانند گورخوابی مطلع شوند !
متاسفانه بجای رفع مشکلات مردم یکسری از مسئولین از درد و آلام مردم در دعواهای سیاسی خود سوء استفاده نموده که این ظلم بزرگی است در حق این مردم که همواره در سرد و گرم این انقلاب اولین و آخرین سهم را داشته اند. اما سخن نگفتن و ریشه یابی نکردن این معضلات هم با بهانه برچسب سیاسی زدن ظلم بزرگ و نابخشودنی است.
مردم ما حق دارند که مسوولان خود را در این زمینه بازخواست کنند و مسوولان باید شرمسار وجود چنین حقایقی در جامعه باشند. حال این وسط مقصر عدم رسیدگی به این گورخوابها در کشور که روز به روز آمارشان هم رو به افزایش می یابد کیست؟
تنها علت این بی توجهی مسئولین به گورخوابها، بیکارها، بزهکارها، تحصیلکردگان بیکار دانشگاهی و هزاران غم و غصه دیگر همین اشراف گرایی و اشرافیت زدگی برخی تصمیم گیرندگان و بی توجهی به عمده ترین درد و معضلاب مردم ما است! چه برسد به گور خوابها و کارتن خوابها ............
امیدوارم لاقل این مردم غیرتمند و انقلابی ایران اسلامی بدون تکیه بر برخی حزب زده های سیاسی با توان و تلاش خود و باز با تکیه بر همین سازمانهای مردم نهاد ما و با کمک خیرین عزیز و همیشه در صحنه بتوانند به داد این بیماران گورخواب و کارتن خواب و بی خانمانهایی برسند که دیگر جای فصول سال هم در اذهان آن بیچارها تغییر کرده و لذت زندگی و زنده بودن را درک نمی کنند!
یادداشت نویس: ایرج فتحی
انتهای پیام/