به گزارش ابصار نیوز،محمد حسین سیفی پور در یادداشت خود نوشت: بیش از 66 سال از اشغال فلسطين گذشت و خاطرات تلخ يك ملت آواره و ستمديده بار ديگر زنده شد و در كنار آن تجاوزات،حملات، بازداشتها و سركوب روزانه و محاصره شديد اين ملت بر تلخي اين خاطرات افزود.
"نكبة" كلمه عربي و به معناي مصيبت است. فلسطينيها بطور عادي كلمه "نكبت" را براي توصيف حوادث فاجعهباري كه در پي اشغال سرزمينهاي اشغالي به همراه داشته، بكار ميبرند.
در پانزدهم ماه مي سال ۱۹۴۸حادثهاي در تاريخ فلسطين روي داد كه روز نكبة نام گرفت. از نظر فلسطينيها اين روز يادآور روزهاي تلخ يعني اشغال سرزمينشان و مصادره اراضي و اولين موج آوارگي و اخراج بيش از ۸۰۰هزار فلسطيني از خانه و كاشانهشان است.
بعد از گذشت 66 سال از موجوديت رژيم صهيونيستي و اشغال سرزمينهاي اشغالي شمار آوارگان، پناهندگان به ۴ ميليون نفر رسيد كه همچنان بيشتر اين آوارگان در اردوگاههايي در كرانه باختري، نوار غزه و ديگر كشورهاي همسايه عربي زندگي ميكنند.
شصت و شش سال از صدور قطعنامه ننگين تقسيم فلسطين گذشت و صفحهاي ديگر از قطعنامههاي تبعيضآميز سازمان ملل دوباره ورق خورد و خاطرات تلخ يك ملت آواره و ستمديده بار ديگر زنده شد و در كنار آن تجاوزات، حملات، بازداشتها و سركوب روزانه اين ملت بر تلخي اين خاطرات ميافزايد. در واقع تنها نميتوان صهيونيستها را عامل توطئه اشغال و آوارگي ملت فلسطين دانست. بلكه بايد اين حقيقت را هم در نظر گرفت كه اشغال فلسطين نتيجه پروسهاي بود كه در سال ۱۸۹۷ ميلادي در شهر "بال" سوئيس شروع شد و طي مراحلي با قيموميت انگلستان بر فلسطين و صدور اعلاميه شوم بالفور در سال ۱۹۱۷ ميلادي مقدمات حضور صهيونيستها در فلسطين و واگذاري اين سرزمين به آنها فراهم شد تا اين كه سازمان ملل متحد در تاريخ ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ ميلادي نزديك به يك سال قبل از وقوع فاجعه دردناك اشغال فلسطين در سال ۱۹۴۸، قطعنامه شمار ۱۸۱ خود را در مورد فلسطين صادر كرد و اين كشور را ميان يهوديها و عربها تقسيم كرد.
۳۳ كشور از جمله آمريكا و انگليس و كشورهاي اروپايي به اين قطعنامه راي مثبت دادند و ۱۳ كشور به آن راي مخالف و ۱۰ كشور هم راي ممتنع دادند.
اين زمان بود كه توطئه اشغال قلب جهان اسلام توسط مجامع بين المللي شكل آشكارتري به خود گرفت و قطعنامه ۱۸۱ در سازمان ملل مهر تاييدي بود بر وجود يك توطئه جهاني براي اشغال فلسطين و جدا كردن اين منطقه مهم و حياتي از پيكره كشورهاي اسلامي و عربي و واگذاري آن به مهاجران يهودي.
اين گونه بود كه در آن زمان، سازمان ملل با تصويب اين قطعنامه زمينه اشغال فلسطين و آواره شدن ميلونها فلسطيني بيگناه را فراهم كرد و عملا پا به عرصه پروسه واگذاري فلسطين به يهوديان گذاشت.
جالب اين كه در آن زمان حتي خود صهيونيستها با اين قطعنامه مخالفت كردند، علت مخالفت آنها با اين قطعنامه به زياده خوايي صهيونيستها باز ميگشت. آنها معتقد بودند كه پس از تصويب اين قطعنامه تنها صاحب نزديك به نيمي از مساحت فلسطين ميشوند در حالي كه به دنبال كل فلسطين بودند تا از آن پلي براي تحقق روياي ديرينه صهيونيسم يعني تشكيل " اسرائيل بزرگ" از نيل تا فرات بسازند.
اين گونه بود كه درست نزديك به يك سال بعد از اين قطعنامه، فلسطين كامل به اشغال صهيونيستها در آمد و فاجعه آوارگي و بيخانماني ملتي در تاريخ نوين كه شعار دمكراسي و آزاديخواهي را سر مي دهد، شكل گرفت كه مجامع جهاني، سازمان ملل،كشورهاي اروپايي و غربي در اين جنايت شريك صهيونيستها بودند.
در اين ميان، كوتاهي كشورهاي عربي و اسلامي بر كسي پوشيده نيست و همه واقفند كه اگر سستي و ضعف و چند دستگي كشورهاي عربي نبود، ما اكنون شاهد دردناكترين واقعه تاريخ يعني مسئله فلسطين نبوديم و آوراگي اين ملت مظلوم را نظاره گر نبوديم.
یادداشت نویس:
محمد حسین سیفی پور
فارغ التحصیل مهندسی پزشکی – دانشگاه آزاد اردبیل
انتهای پیام/ج